loading...
3d web academy
آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
قرعه کشی 15000 تومان شارژ(همین الان شرکت کتید) 1 5343 simkart
سلنا گومز امروز بهترین روز زندگیمه چون جاستین بیبر گند زده 0 6529 admin
انواع کاندوم و نحوه استفاده از کاندوم 0 5046 admin
رنگ تیره آلت تناسلی و بیرون زدگی لبهای کوچک آلت تناسلی 0 8497 admin
میل به رابطه ی مجدد بعد از رابطه و ارضاء شدن 0 4682 admin
تاثیرات مخرب فیلم‌های سو/پر بر روابط زناشوئی 0 7063 admin
حکم مایعاتی که از زنان در هنگام معاشقه خارج مشود چیست؟ 0 5166 admin
کامل ترین مقاله در باره ی خود ارضائی 0 4714 admin
برای رهائی از شهوت و کنترل نفس چه کنیم؟ 0 7968 admin
اختلافات زناشوئی در دوران نامزدی 0 4143 admin
هر آنچه که یک خانم باید در مورد قاعدگی بداند 0 5386 admin
پرسش و پاسخ ( خود ارضائی) 0 5335 admin
علت بی اختیاری در انزال چیست و راههای درمان آن کدام است؟ 0 5606 admin
کوچکي آلت‌تناسلي قابل درمان است؟ 0 4055 admin
پرده ارتجاعی چه ویژگی دارد؟ 0 13059 admin
ماساژ زناشويي( ماساژ کلیتوریس ) 0 6901 admin
تاثیر روابط زناشوئی پدر و مادر بر فرزندان 0 3869 admin
حالت های مختلف برای هم آغوشی 0 6028 admin
حالت های مختلف برای رابطه ی جنـ ـسی 0 6458 admin
راهکار برای جلوگیری از زود انزالی در مردان 0 4630 admin
علی یوسفی بازدید : 319 شنبه 14 بهمن 1391 نظرات (0)

 .”

شاهزاده با تمسخر گفت: “من که دختر نیستم با عروسک بازی کنم! ” عارف اولین عروسک را برداشته و تکه نخی را از یکی از گوش‌های آن عبور داد که بلافاصله از گوش دیگر خارج شد.
سپس دومین عروسک را برداشته و این بار تکه نخ از گوش عروسک داخل و از دهانش خارج شد. او سومین عروسک را امتحان نمود و تکه نخ در حالی که در گوش عروسک پیش می‌رفت، از هیچ‌یک از دو عضو یادشده خارج نشد.

استاد بلافاصله گفت :”جناب شاهزاده، اینان همگی دوستانت هستند، اولی که اصلا به حرفهایت توجهی نداشته، دومی هرسخنی را که از تو شنیده، همه جا بازگو خواهد کرد و سومی دوستی است که همواره بر آنچه شنیده لب فرو بسته.”
شاهزاده فریاد شادی سر داده و گفت: “پس بهترین دوستم همین نوع سومی است و من هم او را مشاور امورات کشورداری خواهم نمود.”

عارف پاسخ داد: “نه!” و بلافاصله عروسک چهارم را از کیسه خارج نمود و آن را به شاهزاده داد و گفت: “این دوستی است که باید به دنبالش بگردی”
شاهزاده تکه نخ را برگرفت و امتحان نمود. با تعجب دید که نخ همانند عروسک اول از گوش دیگر این عروسک نیز خارج شد، گفت :”استاد اینکه نشد!”
عارف پیر پاسخ داد: “حال دوباره امتحان کن”.
برای بار دوم تکه نخ از دهان عروسک خارج شد. شاهزاده برای بار سوم نیز امتحان کرد و تکه نخ در داخل عروسک باقی ماند!
استاد رو به شاهزاده کرد و گفت: “شخصی شایسته دوستی و مشورت توست که بداند کی حرف بزند، چه موقع به حرفهایت توجهی نکند و کی ساکت بماند.”

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    برای خشنودی امام زمان از ما و شما چندصلوات میفرستید؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1480
  • کل نظرات : 220
  • افراد آنلاین : 70
  • تعداد اعضا : 4529
  • آی پی امروز : 698
  • آی پی دیروز : 782
  • بازدید امروز : 1,113
  • باردید دیروز : 1,314
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 9
  • بازدید هفته : 9,408
  • بازدید ماه : 9,408
  • بازدید سال : 254,891
  • بازدید کلی : 2,585,229
  • کدهای اختصاصی